پاسدار رشید اسلام شهید رمضانعلی عامل در ماه مبارک رمضان ١٣٤٠ هجری شمسی در شهر مقدس مشهد دیده به جهان گشود. او در محیط مذهبی خانواده با اسلام و قرآن آشنا گردید و انس و الفت عمیقی با جلسات مذهبی و تلاوت قرآن برقرار نمود، و در دوران دبستان و دبیرستان بیشترین جایی که وقت خود را صرف مینمود مسجد بود و بدین لحاظ وقتی دوران مبارزه اسلامی و انقلابی ملت مسلمان ایران در سال ١٣٥٦ شروع شد. او در کوران این حوادث قرار گرفت و فصل تازهای در زندگی شهید آغاز گردید. او در این دوران گرچه نوجوانی بیش نبود، اما به خوبی با امام(س) و اهداف ایشان آشنا گردیده و در راه رسیدن به آرمانهای امام از هیچ کوششی مضایقه نمیکرد. شهید رمضانعلی عامل در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل فعالیتهای چشمگیر خود چندین بار تحت تعقیب ماموران رژیم پهلوی قرار گرفت که هر بار با هوشیاری و ترفندی خاص از دست آنان گریخته و ماموران را در دستیابی به خود ناکام گذاشت. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(س) با توجه به ضرورت حضور در صحنه دفاع از ارزشهای اسلامی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و فعالیتهای مضاعفی را در حفظ انقلاب و دستاوردهای آن آغاز نمود. به طوری که روزها را در واحد تبلیغات سپاه و شبها را در گشت شب و کلانتریهای بخش ٣ و ٤ به طور افتخاری میگذراند و این روند تا اعزام ایشان به بیت امام در سال ١٣٥٩ ادامه داشت، ایشان در این سال به عنوان محافظ بیت به جماران رفته و از نزدیک با زندگی امام و شخصیت آشنا گردید که به گفته خود شهید تاثیرات عمیقی در وی به جا گذاشت. پس از مراجعت وی از جماران که با کولهباری از خاطرات، اندرزها و نصایح اخلاقی همراه گردید. و با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران وی از اولین کسانی بود که همراه با فرمانده شهیدش محمد رستمی به جبهههای نبرد رفت و در جبهه اللهاکبر به عنوان تک تیرانداز و خدمه نفربر مشغول به خدمت شد. او در سال ١٣٦٠ پس از بازگشت از جبهه در اوج درگیری با منافقین و لیبرالها نقش موثری در کشف و انهدام خانههای تیمی منافقین ایفا کرد. در همین دوران از سوی منافقین شناسایی شده و مورد حمله مسلحانه قرار گرفت؛ اما منافقین در این عملیات ناکام مانده و ایشان با مشیت الهی زنده ماند. شهید عاملی در اواخر سال ١٣٦٠ مجددا عازم جبهه گردید و در جبهههای مختلفی چون بستان، چزابه، دب مردان و دیگر جبههها به عنوان فرمانده گردان، مشغول به انجام وظیفه شد. او آنچنان متواضعانه و برادرانه با پرسنل گردان رفتار میکرد که همه پرسنل حتی آنهایی که فقط چند روز با وی کار کرده بودند او را به شدت دوست میداشتند. در جلسات انس و الفتی که شهید عامل در گردانش برگزار میکرد همه پروانهوار دورش جمع میشدند و از مطالبی که بیان میکرد فیض میگرفتند. او در اوقات فراغت با بچههای گردانش به ورزشهای جمعی میپرداخت تا از این طریق پرسنل بهتر و بیشتر کار گروهی را به خصوص جهت شبهای عملیات فرا گیرند. وی در همین دوران یک بار در ایستگاه حسینیه از ناحیه پا مجروح و به اورژانس منتقل گردید و با همان پای مجروح در حالی که با کمک عصا راه میرفت گردانش را فرماندهی میکرد و پرسنل گردان که میدیدند فرماندهشان با وجود جراحت همچنان در خط مقدم میباشد فداکارانه پاتکهای دشمن را دفع میکردند.
حضور وی در جبهه همچنان ادامه داشت، تا اینکه در سال ١٣٦١ عملیات مسلم ابن عقیل آغاز گردید. او در این عملیات با توجه به صعبالعبور بودن منطقه نه تنها فرماندهی گردان را بر عهده داشت بلکه آب و غذا و مهمات را به کرات بر دوش خود گذاشته و از طریق نردبانهایی که به سنگرهای خط اول میرسید به آنجا حمل میکرد و این کار وی به رزمندگان روحیه مضاعفی میداد. الگودهی ایشان باعث شده بود در امر رساندن تدارکات به سنگرها که در صخرههای بلندی قرار گرفته بودند هیچ گونه کوتاهی نشود. وی در این عملیات به سختی مجروح شد و ترکش به دست و ریه وی اصابت کرد و تا نزدیکیهای قلب پیش رفت. شهید عامل پس از انتقال به شهر مقدس مشهد، در بیمارستان قائم(عج) بستری و مورد عمل جراحی قرار گرفت. او با اینکه مجبور شده بود مدتی را برای بازیافتن سلامتی در پشت جبهه بماند، مع هذا تمام وقت خود را صرف پشتیبانی از جبهه و جنگ میکرد و گرچه صدایش به علت جراحت گرفته بود و حال مساعدی نداشت، رختخوابش را در سپاه پهن کرده و همانجا هم امورات جنگ را اداره میکرد و هم به استراحت میپرداخت.
وی قبل از بهبودی کامل مجددا به جبهه برگشت و به عنوان جانشین تیپ امام صادق(ع) عملیاتهای والفجر مقدماتی،١ و ٢ را هدایت کرد. شهید عامل پس از عملیات پیروزمندانه والفجر ۳ عازم سفر حج گردید. در این سفر روحانی طبق گفته همسفرانش وی بسیار کم میخوابید و بیشتر وقت خود را صرف زیارت و کسب فیض از بقاع متبرکه و قرائت قرآن، زیارتنامه و ادعیه میکرد و بدین ترتیب دریچههای دیگری از معرفت و حقیقت بر وی گشوده گردید. پس از بازگشت از سفر بیت الله الحرام مجددا به جبهه برگشت و در عملیات والفجر ۴ در همان سمت قبلی به هدایت عملیات پرداخت. او پس از پایان عملیات از طرف سپاه به جنوب لبنان اعزام شد اما هنوز یک ماه از اعزام وی نگذشته بود که به علت نیاز از لبنان فرا خوانده شد و به فرماندهی تیپ امام صادق(ع) منصوب گردید. شهید رمضانعلی عامل، در عملیات خیبر رشادتهای زیادی از خود به خرج داد او پس از عبور دادن نیروهای تحت فرماندهیش از هورالهویزه و تصرف پاسگاهها و جادههای مواصلاتی عراق در هور، در تاریخ١٣٦٢/١٢/٥از ناحیه سر مجروح گردید و قبل از انتقال به عقبه به فیض عظیم شهادت نائل گردید.
