کی نمی شناسه

بعد از شهادت محمد آقا (جهادگر شهید محمد طرحچی طوسی) سه مرتبه به جبهه رفتم.
یک روز توی هویزه دیدم که پیرزن عکس شهید را به دستش گرفته است و ناله می کند.
به طرف آن خانم رفتم گفتم: مادر شما مگر این شهید را می شناسید. گفت: کی نمی شناسه.
ایشان چمران دوم بود.
ایشان برای خانه های ما آب آورد.
برای ما خدمت زیادی انجام داد.
افسوس که حالا شهید شده و من عکس او را می بینم.

راوی: شهید اسماعیل رستگار مقدم – داماد شهید

کتاب روایت سنگرسازان ۱