در عملیّات خیبر به دلیل دیر رسیدن قایق ها شب اوّل موفّق نشدیم که در عمق عمل کنیم ،‌ یعنی ، قایق ها زمانی رسیدند که تقریباً هوا روشن شده بود و دشمن هم خطّ اوّلش را از دست داده بود و بچّه ها به دجله رسیده بودند . دشمن با پیش آمدن این وضعیّت متوجّه حرکت بعدی ما شده بود . لذا با پیشنهاد شهید برونسی از ادامه آن مأموریّت صرف نظر شد و فلش را روی منطقه خاصّ دیگر ،‌ آن هم سمت چپ منطقه الصخره گذاشتند آن قسمت فکر کنم روستای همایون بود که بچّه های تیپ ۲۱ امام رضا (علیه السلام) آنجا مستقر بودند .

ایشان گفتند : برویم روی آن منطقه و به آنها دست به دست بدهیم . کمتر از نیم ساعت از این تصمیم می گذشت که با توجّه به نظرات مختلف دیگر برادران نهایتاً با نظر و تدبیر ایشان موافقت شد و ایشان در همان روز اوّل توانست ۱۸ کیلومتر طولی را مستقیم به پیش ببرد و جالب این بود که کلیّه موانع و سنگرها و استحکامات دشمن را پشت سر می گذاشت و روز اوّل ایشان موفّق شد از کنار خود هورالهویزه با امام رضا (علیه السلام) دست بدهد بدون دادن تلفاتی و حدود ۸۰۰ نفر اسیر در همان روز اوّل گرفت . (راوی محمود باقرزاده)

ایشان گفتند : برویم روی آن منطقه و به آنها دست به دست بدهیم . کمتر از نیم ساعت از این تصمیم می گذشت که با توجّه به نظرات مختلف دیگر برادران نهایتاً با نظر و تدبیر ایشان موافقت شد و ایشان در همان روز اوّل توانست ۱۸ کیلومتر طولی را مستقیم به پیش ببرد و جالب این بود که کلیّة موانع و سنگرها و استحکامات دشمن را پشت سر می گذاشت و روز اوّل ایشان موفّق شد از کنار خود هورالهویزه با امام رض (علیه ادلسلام) دست بدهد بدون دادن تلفاتی و حدود ۸۰۰ نفر اسیر در همان روز اوّل گرفت . (راوی محمود باقرزاده)