خاطره ۱
در جریان تظاهرات ۱۹ محرم ۱۳۵۷ تیر خلاصی را بر پیکر رژیم شاهنشاهی شلیک کرد. اجرای طرح انقلابی او، آنقدر محیط را برای شاه ناامن کرد که رفتن را بر ماندن ترجیح داد. گارد شاهنشاهی که کار حفاظت از جان شاه را به عهده داشت، دیگر قابل اعتماد نبود و جا پای عناصر انقلابی در آن به چشم میخورد. ساعت ۲۰:۱۳ بعد از ظهر، ناهارخوری پادگان لویزان، مملو از افسرانی بود که مشغول صرف ناهار بودند، و همه انتظار میکشیدند ارتشبد اذهاری از راه رسیده و دستور حمله به مردم را صادر کند. کلاهدوز هم آرام و با اطمینان، مشغول صرف غذا بود. او تنها کسی بود که میدانست چند دقیقه بعد، این سالن شاهد چه اتفاقی خواهد بود. جلالالدین امیرعابد سرباز اسلحه خانه، با مسلسل وارد شد و اسماعیل سلامتبخش از در مقابل و حسنزاده هم از پلههای سالن پایین آمدند. همه با این تصور که اذهاری آمده، به پا خاستند. دستها بر روی ماشه رفت و در عرض چند دقیقه، ۷۰ نفر از افسران گارد شاهنشاهی به هلاکت رسیدند. کلاهدوز خود را پشت میز پنهان کرد و بعد از پایان شلیکها به محوطه رفت، خود را به تانکی رسانید و مانور داد. همه او را دیدند و در نتیجه کسی به او مظنون نشد. ۳ سرباز فداکار به شهادت رسیدند؛ اما مبارزه همچنان ادامه داشت.
خاطره ۲
روزی جلوی آیینه ایستاده بود و به دندانهایش مینگریست. مرا صدا زد و گفت: “بیا دندانهای مرا ببین!” گفتم: «”حالا چه وقت مزاح است.” گفت: “بیا رفتم و دندانهایش را دیدم. گفت: “شکل آنها را خوب به خاطر بسپار.” از حرفش تعجب کردم و گفتم: “چرا؟” گفت: “جنگ است دیگر، اگر یک وقت اتفاقی افتاد، شاید مجبور شوید از روی دندانهایم مرا شناسایی کنید چون دندان عضو سختی است و آسیب کمتری میبیند.» باز هم با تعجب نگاهش کردم. آن روز گذشت. وقتی پیکر متلاشی شده و سوخته آنان را از لای آهن پارههای هواپیما بیرون کشیدند، دندانها تنها عضو آشنای آن قامت رشید بود.
خاطره ۳
شهید کلاهدوز در یک شب ۲۱ بهمن ۵۷ متوجه نقل و انتقالات مشکوکی در سطح پادگان، و متوجه نقشههای فاجعهآمیز آنها میشود. از این رو شب، پست نگهبانی را از افسر نگهبان تحویل میگیرد و به هر وسیلهای خود را به اتاق تیمسارها میرساند و متوجه نیت پلید آنها میگردد. سپس از پادگان خارج میشود و خبر را به بیت امام (ره) میدهد و به پادگان باز میگردد و تا صبح مشغول بیرون آوردن سوزن چکاننده تانکها میشود و بدین ترتیب بزرگترین توطئه رژیم را مبنی بر گلولهباران فرودگاه، مجلس، مرکز رادیو و تلویزیون، میدان ارگ، راهآهن و بیت امام، عقیم میگذارد.