زندگی نامه:

شهید بابا رستمی‌ در سال‌ ۱۳۲۵ خورشیدی‌ در روستای‌ رهورد از توابع‌ شهرقوچان‌، در استان‌ دلاور خیز خراسان‌ دیده‌ به‌ جهان‌ گشود. دوران‌ کودکی‌ را تا هفت‌سالگی‌ در دامن‌ دشت‌ها و هوای‌ پاک‌ روستا گذراند. در دوران‌ کودکی‌ اجل‌ دست‌ گرم‌ ونوازشگر مادر را از سر او برچید و گرد و غبار یتیمی‌ را بر چهره‌ او پاشید. پدر او را درهمان‌ روستا به‌ مدرسه‌ فرستاد، دوران‌ ابتدایی‌ را با موفقیت‌ پشت‌ سر گذاشت‌.
نوجوانی‌ شانزده‌، هفده‌ ساله‌ بود که‌ به‌ اتفاق‌ پدر به‌ مشهد مقدس‌ مهاجرت‌ کردند.پس‌ از مدت‌ کوتاهی‌ اقامت‌ در مشهد، پدر هم‌ به‌ دیار باقی‌ شتافت‌.
اینک‌ محمد تنهای‌ تنها شد، چون‌ برادر یا خواهری‌ نداشت‌. او با کارکردن‌ و تأمین‌مخارج‌ خود، استقامت‌ و پایداری‌ در برابر حوادث‌ تلخ‌ و مصیبت‌بار زندگی‌ را تجربه‌نمود. این‌ حوادث‌ تلخ‌ در اراده‌ پولادین‌ او تأثیری‌ بر جای‌ نگذاشت‌. او با روی‌ آوردن‌ به‌ورزش‌ و «کشتی‌ چوخه‌» آهن‌ جان‌ خود را هرچه‌ بیشتر تفدیده‌ و آبدیده‌تر نمود و درمکتب‌ مولایش‌ علی‌(ع) درس‌ مردانگی‌ و عشق‌ و ایمان‌ را آموخت‌.
زمان‌ سربازی‌اش‌ که‌ فرا رسید به‌ خدمت‌ رفت‌ و در همین‌ زمان‌ شریک‌ زندگیش‌ رانیز برگزید و همسرش‌ را به‌ عقد خود درآورد. دوره‌ سربازی‌ را که‌ طی‌ نمود، جشن‌ ازدواج‌گرفتند و زندگی‌ مشترک‌ با همسرش‌ (خانم‌ زهرا بهاری‌) را آغاز نمود.
رستمی‌ به‌ خاطر عشقی‌ که‌ به‌ اهل‌ بیت‌ داشت‌ در کنار کار و فعالیت‌ هایی‌ که‌ برای‌امرار معاش‌ خانواده‌اش‌ انجام‌ می‌داد، خادمی‌ مسجد امام‌ حسین‌(ع) در مشهد را به‌عهده‌ گرفت‌ و همچنین‌ در مراسم‌ عزاداری‌ سرور و سالار شهیدان‌ به‌ عنوان‌ هیئت‌ گردان‌شرکت‌ فعال‌ داشت‌.
علاوه‌ بر اینها شهید رستمی‌ به‌ پیروی‌ از مولایش‌ امیر مؤمنان‌ علی‌(ع)، خدمت‌به‌ محرومین‌، فقرا و نیازمندان‌ و یتیمان‌ را سرلوحه‌ کار خویش‌ قرار داد و با فعالیت‌ درانجمن‌های‌ خیریه‌، به‌ این‌ امور خداپسندانه‌ اشتغال‌ داشت‌.
همزمان‌ با شروع‌ انقلاب‌ مردم‌ ایران‌ به‌ رهبری‌ امام‌ خمینی‌(ره)، علیه‌ رژیم‌ ستم‌شاهی‌ به‌ جمع‌ انقلابیون‌ پیوست‌ و در مبارزات‌ مردمی‌ علیه‌ رژیم‌ دست‌نشانده‌ آمریکایی‌شاه‌ مشارکت‌ فعّال‌ داشت‌.
با پیروزی‌ انقلاب‌ شکوهمند اسلامی‌ و همزمان‌ با تشکیل‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌اسلامی‌، به‌ صورت‌ افتخاری‌ وارد این‌ جریان‌ اصیل‌ انقلابی‌ شد و قبل‌ از شروع‌ جنگ‌تحمیلی‌، حفاظت‌ از شهر مشهد را به‌ اتفاق‌ نیروهای‌ مخلص‌ و وفادار به‌ انقلاب‌، در برابرتوطئه‌های‌ ضدانقلاب‌ و ایادی‌ دشمن‌ و استکبار جهانی‌ به‌ عهده‌ داشت‌. در جریانهای‌گنبد و کردستان‌ که‌ دشمنان‌ قصد ریشه‌کن‌ کردن‌ نظام‌ نوپای‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ راداشتند به‌ عنوان‌ فرمانده‌ عملیات‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ مشهد، مردانه‌ واردمیدان‌ شد. با شروع‌ جنگ‌ تحمیلی‌ وارد کارزار با دشمن‌ بعثی‌ گردید و در کردستان‌ مدتی‌با شهید بزرگ‌، «چمران‌ِ قهرمان‌» همرزم‌ بود.
به‌ معنای‌ کامل‌ در خدمت‌ اسلام‌ بود و در پیروی‌ از امام‌(ره) که‌ فرمان‌ دفاع‌ ازکشور اسلامی‌ را داده‌ بود، سر از پا نمی‌شناخت‌. پیروی‌ مطیع‌ و فرمانبر مخلص‌ حضرت‌امام‌ خمینی‌(ره) بود. همه‌ پاسداران‌ را توصیه‌ می‌کرد به‌ اینکه‌ ما سرباز امام‌خمینی‌(ره) و در خدمت‌ ولایت‌فقیه‌ هستیم‌ و ولایت‌فقیه‌ است‌ که‌ ما را به‌ امام‌ زمان‌می‌رساند.
عاشق‌ امامت‌ و ولایت‌ بود. با عاشورا بزرگ‌ شده‌ بود و با فرهنگ‌ عاشورا آشنایی‌کامل‌ داشت‌.
او از بنیانگذاران‌ سپاه‌ در خراسان‌ و از پیشتازان‌ امر دفاع‌ مقدس‌ و از شخصیت‌های ‌برجسته‌ای‌ بود که‌ در امر سازماندهی‌ نیروهای‌ انسانی‌ گامهای‌ مهمی‌ را برداشت‌ وتوانست‌ خدمات‌ ارزنده‌ای‌ را در مدتی‌ که‌ مسؤولیت‌ نیروهای‌ خراسان‌ را بر عهده‌داشت‌، انجام‌ دهد.
عمر کوتاهش‌ پس‌ از شروع‌ جنگ‌ تحمیلی‌ اجازه‌ نداد که‌ شخصیت‌ او به‌ طور کامل ‌شناخته‌ شود. اما همین‌قدر برای‌ ما کافیست‌ که‌ بدانیم‌ او شب‌ و روز در خدمت‌ اسلام‌ وفردی‌ پر کار و تلاش‌ بود. شاید کمتر کسی‌ باشد که‌ بتواند این‌ قدر کوشا باشد و این‌ قدرتلاش‌ کند.

فرازی از وصیت نامه:

برادران عزیز! خودتان میدانید که هر کس مسئولیت شما را قبول کند، باید بدانید که دوست دارد، بیشتر خدمت کند و الا اگر در غیر اینصورت باشد، یک انسان بى اجر خواهد بود، پس امیدوارم که براى شما همگى یک ارزش معنوى را داشته باشد، چون هر قدر که احترام براى همدیگر قائل باشید، همان قدر خداوند متعال به شما امتیاز خواهد داد و به امید آن روزى که همه با هم در یک صف و اجر در پیشگاه عدل الهى همدیگر را زیارت کنیم.