دفعه آخری که می خواست برود نگذاشت آیینه و قرآن بگیرم و روبوسی هم نکردیم. گفت: برمیگردم. با اینکه شهید آقاسیزاده در آخرین مجروحیت از ناحیه کمر آسیب دیده بود و تمام کارهای اعزامش برای معالجه به اتریش صورت گرفته بود، ولی بعد از تماس تلفنی با فرماندهان آرام نگرفته و برای بررسی یکی از مناطق عملیاتی در ماووت عازم منطقه شد. با چند دستگاه ماشین به طرف منطقه حرکت کردند. قبل از شهادت، دستور توقف خودروها را داد و خودش به اتفاق دو تن از همرزمانش که از مهندسین قرارگاه بودند، رانندگی را بعهده گرفت.
در این حرکت شبانه که به خاطر استتار از دید عراقی ها چراغ خاموش میرفت، جاده زیر آتش توپخانه دشمن قرار داشت و با اصابت گلوله توپ به دامنه ارتفاعات مشرف به جاده سنگهای بزرگ در جاده نظامی ریزش کرد و خودروی ایشان در این صحنه منحرف و به پایین پرتگاه سرازیر شد و بدین سان به فوز ابدی و خواسته دیرینهاش دست یافت.